Sunday, August 2, 2009

IRANIANPROGRESSIVE@YahooGroups.CoM


باید بیاموزیم که تو زندگی حد و مرزهارو رعایت کنیم. دوستی ها هم حد و مرز دارند. نباید دوست داشتن هامون به معنی فنا کردن و فدا کردن خودمون باشه و نه داشتن چنین انتظاری از طرفمون. اگه عادت کردیم که همیشه پا روی احساسات و خواسته هامون بذاریم تا دیگران راحت باشن واقعا ظلم بزرگی رو در حق خودمون روا داشتیم. ازخود گذشتگی های لوس و بی مزه ما دیگرانو بدعادت میکنه. باعث میشه کم کم احساس کنن که ما با حساب نشدن و وضعیت بی تصمیمی راحتیم. تکیه کردن به نقاط قوت دیگران و احترام های بیش از حد و اندازه و بی چشم داشت آدما رو بدعادت میکنه شاید ایجاد این احساس در اونها که من (ما) چقدر برترم و...

اگرچه تفاوتای قابل توجهی از نظر جنسیت باهم داریم ولی با این وجود معتقدم که تاثیر خانواده،تربیت، جامعه و شرایط محیطی برای پیشرفت و موفق بودن غیرقابل انکاره و شاید چنانچه در شرایط متفاوتی رشد میکردیم شخصیت و مقام و منش و عزت نفس متفاوتی می داشتیم. به هرحال خواستن توانستن است و خودمون باید برای ارتقای خودمون قدم برداریم. توشه ای هم که برای این راه احتیاج داریم امیده و پشتکار و کمی پوست کلفتی و بیخیالی. بی خیالی به اهانت ها و تمسخرها و خود برتر بینی بسیاری که سرراهمون قرار میگیرن.

یه توصیه ی بی ربط (!!) هم دارم که چند سال پیش از یکی از بستگان شنیدم و سعی کردم تو یادمش نگهش دارم. این بود که فقط با یک بار دیدن رفتاری از فردی در موردش قضاوت نکنیم. اگه از کسی یه بار رفتار خوب و شایسته ای دیدیم سریع نتیجه نگیریم که چه آدم خوبیه! ولی اگه سه بار تو شرایط مختلف از کسی خوبی دیدیم می تونیم به حساب خوب بودنش بذاریم. همین طور اگه یه دفعه از کسی بدی و بی احترامی دیدیم فورا نسبت بهش دلزده و متنفر نشیم.شاید اون رفتارش یه استثنا بوده یا از روی منطق چنین برخورد ناشایستی با ما داشته ولی اگه از اون شخص سه بار بی احترامی یا بدجنسی یا رفتار بد دیدیم اون وقت می تونیم نظر قطعی تری نسبت بهش داشته باشیمو رفتار متفاوتی با اون فرد نشون بدیم.



IRANIANPROGRESSIVE@YahooGroups.CoM

Tuesday, July 7, 2009

http://bidemajnon.files.wordpress.com/2007/09/20050721150057kiterunner.jpg

تازگی ها کتاب بادبادک باز رو خوندم از یه نویسنده ی افغانی به نام خالد حسینی. به نظرم رمان بسیار تاثیرگذار و دل نشینیه و در کنارش نکات پندآموزی هم داره.

یکی از نکات آموزندش برای من جایی بود که پسرکوچولوی داستان که پدر و مادرشو ازدست داده بود، پس از تحمل سختیها و آزار و اذیتهای زیاد، عموی ناتنی شو پیدا میکنه و بالاخره بهش اعتماد میکنه که همراه اون به آمریکا بره. ولی سفارت آمریکا برای دادن ویزا به این بچه یا قبول فرزند خواندگی سخت گیری زیادی می کنه. وقتی عموش بهش میگه که ممکنه کارشون یه مقدار طول بکشه و باید کمی بیشتر این وضعیت رو تحمل کنه، پسرکوچولو قبول میکنه و میگه باشه عیب نداره این وضعیت براش مثه سیب کال میمونه! و بعدش توضیح بیشتر میده که وقتی کوچیکتر بوده یه بار سیب کالی رو خورده و به شدت مریض شده. مامانش بهش گفته بود که اگه صبر میکرد تا اون میوه برسه اینطوری نمی شد. و میگه الان هم هر وقت از ته دل می خوام که چیزی اتفاق بیافته سعی می کنم همون ماجرا رو برای خودم یاد آوری کنم.


به نظر من این درسیه که همه ما باید یادش بگیریم. با عجله کردن بیش از حد همه چیز رو خراب میکنیم. اولین کاری که بهمون پیشنهاد میشه قبول میکنیم. اولین کسی که سر راهمون قرار میگیره و به ما ابراز محبت می کنه، فکر می کنیم بهترین گزینه ی ممکنه به یه چشم به هم زدن وارد زندگی ای میشیم که هیچ پایه و اساس محکمی نداره و با اشاره ای متزلزل می شه و از هم می پاشه.برای قبول شدن در آزمونی تلاش میکنیم و حس می کنیم که تلاش خوبی هم کردیم ولی نتیجه ی دلخواهمونو به دست نمیاریم و از همه چیز، از زمینو زمان متنفر میشیم و ناامید که چرا اوضاع مطابق میل ما پیش نمیره. اگرچه کمی زور داره ولی من به این نتیجه رسیدم که بعضی وقتا همه چیز دست به دست هم می ده که یه اتفاق نیافته (بگذریم که بعضی وقتا هم بر اثر تقلب درست همون یه اتفاق می افته !!) با وجود اینکه ما مقدمات و آمادگی لازم رو برای چیزی بدست آوردیم ولی اون اتفاق نمی افته. بعضیا اسمشو می ذارن بد شانسی ولی من اسمشو می ذارم تقدیر و مصلحت. یعنی به نفع ما بوده که اون اتفاق نیافته و خیلی از ما بعدها دلیلشو فهمیدیم. و اگه با اصرار و پا فشاری بیش از حد خواستمونو بر آورده کنیم چه بسیار پیش اومده که بدبختی و غم و اندوه بیشتر رو برای خودمون به ارمغان آوردیم.








Sunday, July 5, 2009

چگونه جذابتر باشیم؟

http://www.pourali.net/PIX/attractive.jpg



بیشتر اوقات زندگی روزمره ما به مراوده و گفتگو و تعامل با دیگران میگذرد. در منزل، محل کار، خیابان، تاکسی، مغازه، کلاس درس و در این میان همیشه عده‏ای انگشت شمار از افراد در میان دیگران برتر بوده و نامشان زبانزد دیگران است. همچنین همیشه باعث جذب سایرین شده و در کل افرادی پرنفوذ و تاثیرگذار هستند. البته جذابیت شخصیتی با جذابیت زیبا بودن فرق دارد. جذابیت و گیرایی شخصیتی کاملا اکتسابی است و آگاهانه و یا ناآگاهانه کسب میشود. اینگونه افراد هیچ فرقی با دیگران ندارند؛ مثلا ستاره داشته و یا اینکه جادوگری بدانند بلکه به صورت دانسته و یا ناخودآگاه یک سری قوانین را همیشه رعایت می‏نمایند که همین قوانین عامل برتری و جذب دیگران و عامل نفوذ در اذهان است. ما نیز می‏توانیم اینطور باشیم. در اینجا به بعضی از این عوامل اشاره‏ای مختصر می‏نمایم :

1 کمتر حرف بزنیم : این بدان معنا نیست که حرف نزنیم و یا سرمان در لاک خودمان باشد. بلکه هرجا نیاز به صحبت کردن بود خود را نشان داده و نظر خود را ایراد کنیم. متاسفانه بعضی افراد اینطور برداشت می‏نمایند که کم گویی یعنی هیچ‏گویی و همین امر باعث منزوی شدن و دور شدن از اجتماع می‏گردد.

2 قبل از شروع صحبت حداقل ۳۰ ثانیه فکر کنیم : فکر کردن قبل از شروع صحبت هر چند کم و کوتاه باعث گزیده‏گویی شده و از هرگونه گاف زدن و همچنین بیهوده گویی و با عجله صحبت کردن جلوگیری می‏کند. حتما دیده‏اید افرادی که پس از شنیدن حرفی یا سوالی مدت زمانی کوتاه آنرا حلاجی نموده و سپس بیان می‏نمایند و اکثر اوقات جواب آنها بسیار متین و درست است و هیچ جای ایراد نیست. اما امان از افرادی که آنچه به ذهنشان می‏آید را بیان می‏نمایند، بدون اینکه حتی لحظه‏ای در مورد آن فکر کنند. به اصطلاح با صدای بلند فکر ‏می‏کنند و اکثر اوقات حرفهایی می‏زنند که باعث پشیمانیشان می‏گردد. فکر کردن آسان است. تمرین کنیم.

3 با صدای بلند نخندیم : خنده با صدای بلند شخصیت انسان را زیر سوال می‏برد. هیچ انسان گرانمایه‏ای را نخواهید دید که با صدای بلند خندیده و یا قهقهه بزند. از بازیگران معروف سینما (در زندگی شخصی) گرفته تا بزرگان و دانشمندان. با صدای بلند خندیدن باعث جلب توجه دیگران شده و با توجه به اینکه دیگران نمی‏دانند مطلب شما چقدر خنده‏دار است، باعث سوء برداشت آنها می‏شود.

4 لبخند بزنیم : یک لبخند کوچک باعث جذب می‏شود. هر انسان دارای کودک درونی است که آن کودک درون به آنچه که خود بخواهد جذب می‏شود چه بخواهیم و چه نخواهیم. اخلاق کودک درون دقیقا مانند کودکان است و به چیزهای زیبا عکس العمل مثبت نشان می‏دهد. پس همانطور که یک کودک جذب یک لبخند می‏شود، ما نیز جذب چهره‏های بشاش و خنده‏رو می‏شویم. همچنین لبخند باعث زیباشدن چهره می‏شود.

5 در امور دیگران دخالت نکنیم : برایتان چقدر پیش آمده که با تلفن همراه یا شخصی دیگر صحبت می‏کرده ‏اید که دقیقا پس از پایان صحبت، یک نفر دیگر آمده وگفته "چی شده؟"؟ حتما برایتان پیش آمده است که این قضیه کمی باعث تنفر شما شده است. امور دیگران به ما ربطی ندارد زیرا اگر ربط داشت، با ما نیز در میان گذاشته می‎‏شد. دخالت در امور دیگران باعث دفع آنها شده و نوعی دورشدن را ایجاد می‏نماید. زیرا با توجه به شناختی که افراد از شخص فضول دارند، از رفت و آمد و حتی صحبت مقابل وی خودداری می‏کنند.

6 شوخ طبع باشیم ولی بسیار بسیار کم شوخی کنیم : شوخی هرقدر هم کوچک می‏تواند باعث رنجش شود مگر اینکه این شوخی با فکر قبلی و بررسی بیان شده و یا انجام شود. مثلا شوخی‏هایی که با شخصیت افراد رابطه دارد باعث قتل شخصیت می‏شود. شوخی اگر در حد یک لبخند کوچک و ملیح باشد، بسیار شیرین است و نه بیشتر. شوخی فراوان انرژی ذهنی را کاسته و جذابیت را از بین می برد. چراکه شوخی بتدریج پرده های حرمت را پاره کرده و کم کم موجب بی احترامی می شود. با این حال تبسم به چهره جذابیتی عمیق می بخشد. در تبسم سنگینی و متانت موج می زند ولی در خنده زیادی و شوخی سبکی و کاهش جذابیت نهفته است.

7 آنچه هستیم باشیم : از بیان حرفهای بیخودی و دروغ و بزرگ کردن خود بپرهیزیم. آنچه که هستیم باشیم به این معنا که خود را بزرگتر از آنچه هستیم جلوه ندهیم و سعی نکنیم خود را به زور در دل مردم جای دهیم...

8 به وضع ظاهری خود برسیم : یکی از عواملی که باعث تاثیرگذاری در بین سایرین می‏شود، خوش لباسی، خوشبویی و خوش صورتی است. مطمئنا هیچ کس دوست ندارد با شخصی که دهان او بوی بد می‏دهد و یا لباسش پاره است دمخور شود. ضمن اینكه هماهنگی و پاکیزگی ناخودآگاه باعث جذب مردم می شود. البته باید دقت شود که لباس های عجیب و غریب باعث جذب نمی شود. تمیزی و اطوی لباس، موهای مرتب، دهان خوشبو مجذوب كننده است. اما آراستگی ظاهری فقط به پوشش داخل و خارج خلاصه نمی شود بلکه حرفهای زیبا، جملات مثبت، اعمال درست نیز باعث جذب است.

9 سکوت را تمرین کنیم : بعضی افراد می پندارند که هر چه شلوغتر و پر صداتر باشند بیشتر جذب می شوند ولی اینطور نیست. سکوت تاثیری ذهنی در افراد می گذارد.. هنگام سکوت، در اطراف خود ایجاد خلاء می نماییم و این خود باعث جاذبه است. ضمن اینکه سکوت انسان را عاقلتر و با تجربه تر نشان می دهد، زمینه ای مناسب برای صمیمیت است. البته سکوت ناشی از ترس و عدم اعتماد بنفس، باعث کاهش جذابیت است. همچنین نرم و با ملایمت صحبت كنیم چراكه جیغ، داد و هوار، بلند صحبت کردن و خشن و عصبی بودن باعث قطع اعتماد مردم می شود.

10 فرد محترمی باشیم : به خود و دیگران احترام بگذاریم. بی ادبی در کلام و گفتار و رفتار از جذابیت بسیار می کاهد. باید در ظاهر آراسته و در باطن وارسته بود. شخص مودب و متین و محترم بی تردید جذاب تر از بی ادبان است. هتاکی و ناسزا گفتن حتی به افراد بدصفت و بی شخصیت و همچنین تحقیر و تمسخر و غیبت و بدگویی مخالف با احترام است.

11 در رفتار و كلام قاطعیت داشته باشیم : سست عنصر نبودن و پای تصمیمات و تعهدات ماندن موجب جذابیت است. افرادی که شخصیتی قاطع دارند هدفهای مشخص و ارزشهای معینی و برنامه های مدونی دارند و بلااستثنا جذابند. قدرت "نه" گفتن به درخواست های بی ارزش دیگران موجب رویش جذابیت است. بعضی افراد خود را فدای این و آن می کنند و هرکار مثبت یا منفی را قبول میکنند و اینطور می خواهد در دل دیگران رخنه کنند که نمی شود. جذابیت یعنی مصمم بودن و قاطعیت در رفتار و گفتار.

12 مراقب امیال و غرایز شخصی خود باشیم : افراد دارای شخصیت مسلط و چیره بر غرایز و امیال، دارای تسلط بیشتری هستند. کسانی که بر میل جنسی، میل غذا خوردن، عواطف و هیجانات خود مسلط هستند، جذابیت معنوی دارند. تاثیر روانی گذاشته و انرژی مثبت از وجودشان فوران می کند. کسانی که غریزی و هوی هوسی هستند و مدام در پاسخ به امیال خود به سر می برند و نمی توانند خود را کنترل نمایند و خصوصا به زبان و نگاه خود مسلط نیستند، هیچگاه به جذابیتی كه انتظار دارند دست نخواهند یافت و مسلما بدون كسب جذابیت از تاثیرگذاری هم خبری نیست




http://www.rozanehmagazine.com/Rozanehweb/paintingnafisi.gif


Wednesday, July 1, 2009

http://www.aagiftsandbaskets.com/Images/LB-HB-Cake.jpg


برای روز میلاد تن من نمی خوام پیرهن شادی بپوشی


به رسم عادت دیرینه حتی برایم جام سرمستی بنوشی


برای روز میلادم اگر تو به فكر هدیه ای ارزنده هستی


مرا با خود ببر تا اوج خواستن بگو با من:


كه با من زنده هستی...


می خواه و گل افشان کن از دهر چه می‌جویی / این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی


مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقی را / لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بویی


شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن / تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی


آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد / خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی





Monday, June 29, 2009

چقدر راجع به سودوکو می دونین؟

http://images.teamsugar.com/files/users/1/13254/49_2007/tp2.jpg

چقدر راجع به سودوکو می دونین و چقدر خوره ی این بازی هستین؟


توضیحاتی که در ادامه میاد از سایت ویکی پدیای فارسی بدست اومده:


سودوکو (به ژاپنی: 数独) جدول اعدادی است که امروزه یکی از سرگرمی‌های رایج در کشورهای مختلف جهان به شمار می‌آید.


تاریخچه

سودوکو، مخفف یک عبارت ژاپنی 数字は独身に限る که خوانده می‌شود سوجی وا دوکوشین نی کاگیرو به معنی «ارقام باید تنها باشند» است.

هر چند این بازی برای اولین بار در یک مجله پازل آمریکایی در سال ۱۹۷۹ انتشار یافت، ولی انتشار آن به طور مستمر و پی‌گیر برای نخستین مرتبه بر می‌گردد به ژاپن در ۱۹۸۶ و از سال ۲۰۰۵ این سرگرمی به محبوبیت جهانی دست یافت و نخستین مسابقه ملی آن در سال ۲۰۰۸ در فیلادلفیا، آمریکا برگزار شد


قانون بازی

نوع متداول سودوکو یک جدول ۹x۹ است که کل جدول هم به ۹ جدول کوچک‌تر ۳x۳ تقسیم شده‌است. در این جدول چند عدد به طور پیش فرض قرار داه شده که باید باقی اعداد را با رعایت سه قانون زیر یافت:

* قانون اول: در هر سطر جدول اعداد ۱ الی ۹ بدون تکرار قرار گیرد.

* قانون دوم: در هر ستون جدول اعداد ۱ الی ۹ بدون تکرار قرار گیرد.

* قانون سوم: در هر ناحیه ۳x۳ جدول اعداد ۱ الی ۹ بدون تکرار قرار گیرد.


پیوند به بیرون

# http://www.sudoku-topical.com

# http://www.sudoku.com

# http://www.dailysudoku.com/sudoku

# دانلود رایگان بازی سودوکو , بازی اعداد



شایان ذکره که سمت راست همین صفحه جدول سودوکو برای علاقمندان به حل کردن آنلاین سودوکو قرار داده شده. بعد از انتخاب گزینه New می تونین سطح سختی جدول رو انتخاب کنین. برای حل کردن روی خونه مورد نظر یه بار کلیک کنین تا سبز بشه و بعدش عدد مورد نظرتونو تایپ کنین. از گزینه Check برای اطلاع از درستیش، از گزینه Hint برای راهنمایی و در واقع مشخص کردن عدد واقعی خونه سبز از Solve برای حل کل جدول و از Clear برای پاک کردن کل اون استفاده کنین

نصایح زرتشت

http://i16.tinypic.com/6bxckqo.jpg



آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر

قبل از جواب دادن فکر کن

هیچکس را تمسخر مکن

نه به راست و نه به دروغ قسم مخور

خود برای خود، زن انتخاب کن

به شرر و دشمنی کسی راضی مشو

تا حدی که می توانی، از مال خود داد و دهش نما

کسی را فریب مده تا دردمندنشوی

از هرکس و هرچیز مطمئن مباش

فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی

بیگناه باش تا بیم نداشته باشی

سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی

با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی

راستگو باش تا استقامت داشته باشی

متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی

دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی


معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی

دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی

مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی

سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی

روح خود را به خشم و کین آلوده مساز

هرگز ترشرو و بدخو مباش

در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند

اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده

دورو و سخن چین مباش و در انجمن نزدیک دروغگو منشین

چالاک باش تا هوشیار باشی

سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام رسانی

اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری

با هیچکس و هیچ آیینی پیمان شکنی مکن که به تو آسیب نرسد

مغرور و خودپسند مباش، زیرا انسان چون مشک پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمی ماند



http://idene.files.wordpress.com/2007/08/fravahar1.gif


Sunday, June 28, 2009

نامه آبراهام لینکلن به معلم پسرش




او بايد بداند كه همه مردم عادل و همه آن ها صادق نيستند ، اما به پسرم بياموزيد كه به ازاي هر شياد ، انسان صديقي هم وجود دارد .
به او بگوييد ، به ازاي هر سياستمدار خودخواه ، رهبر جوانمردي هم يافت مي شود .
به او بياموزيد ، كه در ازاي هر دشمن ، دوستي هم هست . مي دانم كه وقت مي گيرد ، اما به او بياموزيد اگر با كار و زحمت خويش ، يك دلار كاسبي كند بهتر از آن است كه جايي روي زمين پنج دلار بيابد .
به او بياموزيد كه از باختن پند بگيرد . از پيروز شدن لذت ببرد . او را از غبطه خوردن بر حذر داريد .
به او نقش و تاثير مهم خنديدن را يادآور شويد . اگر مي توانيد ، به او نقش موثر كتاب در زندگي را آموزش دهيد .
به او بگوييد تعمق كند ، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقيق شود . به گل هاي درون باغچه و زنبورها كه در هوا پرواز مي كنند ، دقيق شود .
به پسرم بياموزيد كه در مدرسه بهتر اين است كه مردود شود اما با تقلب به قبولي نرسد .
به پسرم ياد بدهيد با ملايم ها ، ملايم و با گردن كش ها ، گردن كش باشد . به او بگوييد به عقايدش ايمان داشته باشد حتي اگر همه بر خلاف او حرف بزنند .
به پسرم ياد بدهيد كه همه حرف ها را بشنود و سخني را كه به نظرش درست مي رسد انتخاب كند .ارزش هاي زندگي را به پسرم آموزش دهيد . اگر مي توانيد به پسرم ياد بدهيد كه در اوج اندوه تبسم كند . به او بياموزيد كه از اشك ريختن خجالت نكشد .
به او بياموزيد كه مي تواند براي فكر و شعورش مبلغي تعيين كند ، اما قيمت گذاري براي دل بي معناست .به او بگوييد كه تسليم هياهو نشود و اگر خود را بر حق مي داند پاي سخنش بايستد و با تمام قوا بجنگد .
در كار تدريس به پسرم ملايمت به خرج دهيد اما از او يك نازپرورده نسازيد . بگذاريد كه او شجاع باشد ، به او بياموزيد كه به مردم اعتقاد داشته باشد توقع زيادي است اما ببينيد كه چه ميتوانيد بكنيد ، پسرم كودك كم سال بسيار خوبي است.

نامه اوباما به دخترانش


http://onerepublic.files.wordpress.com/2009/01/spotlight-obama-family.jpg


مالیا و ساشا ی عزیز،


می دانم که در دو سال گذشته روزهای خوشی را در کمپین تبلیغاتی پشت سر گذاشته اید، به پیک نیک و اجتماعات مردمی رفته اید، و هر نوع خوراکی ای که شاید من و مادرتان نباید اجازه می داده ایم خورده اید. اما می دانم که همیشه هم برای شما و مادرتان آسان نبوده است، و هرچه قدر هم که برای سگ جدیدتان هیجان زده هستید، جبران تمام زمانی که از هم جدا بوده ایم را نخواهد کرد. می دانم که در این دو سال چیزهای بسیاری را از دست داده ام، و امروز می خواهم به شما کمی بیشتر در این باره بگویم که چرا تصمیم گرفتم خانواده مان را راهی این سفر کنم.

وقتی مرد جوانی بودم، فکر می کردم تمام زندگی درباره ی من است – این که چطور راهم را در دنیا پیدا خواهم کرد، موفق خواهم شد، و چیزهایی را که می خواهم به دست خواهم آورد. اما پس از آن شما دو نفر با تمام کنجکاویها و شیطنت هایتان پا به دنیای من گذاشتید. با آن لبخندهایی که همیشه قلبم را گرم و روزم را روشن کرده اند. و ناگهان، تمام نقشه های بزرگی که برای خودم داشتم دیگر چندان مهم نبودند. به زودی دریافتم که بزرگ ترین لذت زندگیم، لذتی بود که در زندگی شما می دیدم. و فهمیدم که زندگی ام ارزش چندانی نخواهد داشت مگر این که بتوانم مطمئن باشم که شما تمام فرصت های خوشحالی و خرسندی را در زندگی تان داشته اید. دخترانم، در نهایت این چیزی بود که به خاطرش نامزد ریاست جمهوری شدم: به خاطر چیزهایی که برای شما و تمام کودکان این ملت می خواهم.

می خواهم تمام کودکانمان به مدرسه هایی بروند که توانایی آموزشی آن ها را داشته باشد- مدارسی که آن ها را به چالش بخواهد، به آن ها الهام دهد، و حسی از شگفتی درباره ی دنیای اطرافشان به آن ها تزریق کند. می خواهم شانس این را داشته باشند که به دانشگاه بروند- حتی اگر پدر و مادرشان ثروتمند نیستند. و می خواهم که شغل های خوبی داشته باشند: شغل هایی که درآمد خوبی دارند و مزایایی مانند بیمه به آن ها می دهند، شغل هایی که به آن ها این اجازه را می دهند که با کودکانشان وقت بگذرانند و با وقار بازنشسته شوند.

می خواهم مرزهای اکتشافات را گسترش دهیم تا شما بتوانید تکنولوژی و اختراعات جدیدی را ببینید که زندگی مان را بهتر و سیاره مان را پاکیزه تر و امن تر می کنند. و می خواهم مرزهای انسانیت را گسترش دهیم تا به چیزی فراتر از مرزبندی های نژادی، منطقه ای، جنسی و مذهبی برسیم که ما را از شناخت بهتر یکدیگر باز می دارد.

گاهی باید مردان و زنان جوانمان را به جنگ و موقعیت های خطرناک بفرستیم تا از سرزمینمان محافظت کنیم- اما وقتی چنین کاری کردیم، می خواهم مطمئن باشم که تنها به دلیل خیلی موجهی بوده است، این که تلاش کنیم تا اختلاف هایمان با دیگران را با آرامش و صلح حل کنیم، و هر آنچه از دستمان بر می آید انجام دهیم تا از زنان و مردان ارتش مان محافظت کنیم. می خواهم تمام کودکان بدانند که نعمت هایی که این امریکایی های شجاع برای آن می جنگند ارزان به دست نیامده است- که امتیاز ویژه ی شهروندی این سرزمین مسئولیت فراوانی با خود به همراه دارد.

این درسی بود که وقتی هم سن و سال شما بودم مادربزرگتان به من آموخت، سطرهای آغازین بیانیه ی استقلال را برایم خواند و از مردان و زنانی گفت که برای برابری راهپیمایی کردند زیرا باور داشتند که کلماتی که دو قرن پیش در آن بیانیه آمده باید معنایی داشته باشد.

او به من کمک کرد تا بفهمم که امریکا کشور بزرگی ست نه به خاطر بی عیب بودنش بلکه به این خاطر که همیشه می تواند بهتر شود- و این که کامل کردن کار ناتمام بی نقص کردن اجتماع مان به عهده ی تک تک ماست. این مسئولیتی است که به فرزندانمان منتقل می کنیم، با هر نسل جدید به امریکایی که می خواهیم نزدیک تر می شویم.

امیدوارم هر دوی شما این کار را در دست بگیرید، غلط هایی که می بینید را درست کنید و تلاش کنید فرصت هایی که خود داشته اید را به دیگران بدهید. نه فقط به خاطر این که مجبور هستید تا چیزی به کشوری برگردانید که چیزهای فراوانی به خانواده ی ما داده است- هرچند چنین تعهدی دارید. اما به خاطر این که به خودتان تعهد دارید. زیرا تنها زمانی که خود را به چیزی بزرگتر از خودتان متصل می کنید، پتانسیل واقعی خود را در می یابید.

این چیزهایی ست که برای شما می خواهم- این که در جهاتی رشد کنید که هیچ محدودیتی برای رویاهایتان وجود ندارد و چیزی نیست که نتوانید به آن دست پیدا کنید، این که زنانی دلسوز و متعهد باشید که به ساختن چنین دنیایی کمک می کنند. و می خواهم تمام کودکان تمام فرصت هایی که شما برای یادگیری، رویاپردازی و رشد کردن در اختیار داشته اید، داشته باشند. به این دلیل است که خانواده مان را راهی چنین ماجراجویی بزرگی کردم.

به هر دوی شما افتخار می کنم. بیش از آن چه که بدانید دوستتان دارم. و هر روز به خاطر صبر، وقار، مهربانی و شوخ طبعی تان متشکرم و این در حالیست که خود را برای شروع زندگی جدیدمان در کاخ سفید آماده می کنیم.


با عشق، پدر







چگونه اراده خود را تقویت کنیم؟

http://delepak.googlepages.com/Delepak_jupiterimages_Sister_2301910.jpg


1- به خاطر داشته باشید که اعتماد به نفس، اولین شرط پیروزی است پس به خود اعتماد داشته باشید

در مبارزه با مشکلات زندگی با تمام قوا پیش بروید و نهراسید . مثبت فکر کنید، ابتکار عمل داشته باشید و مطمئن باشید انجام کارها به بهترین نحو از شما بر می‏آید -2

3 - از خودتان تصویر خوبی در ذهن داشته باشید، زیرا همان خواهید شد که فکر می‏کنید می‏توانید بشوید

4 - ‏"خواستن، توانستن است" جمله‏ای است که پر از انرژی و قدرت است . آن را در صفحه ذهن خود وارد کنید

دنیا با چنان سرعتی پیش می‏رود که شخصی که می‏گوید; نمی‏شود این کار را کرد، به وسیله کسی که آن را ممکن می‏سازد، از میدان به‏در می‏رود -5

به خاطر داشته باشید شما بزرگ‏تر از هر اتفاقی هستید که ممکن است‏برای شما رخ دهد -6

از چه می‏ترسید، آن را فراموش کنید

دانشمندان صد و یک مورد از انواع ترس را نام می‏برند: ترس از فضاهای وسیع، ترس از فضای بسته و محدود و ترس از بلندی و غیره

بنابر نظر پزشکان، نگرانی بر اعصاب، قلب، گردش خون و کار تمام غدد داخلی، اثر نامطلوب دارد

دانشمندی گفته است: میزان مرگ و میر مردم در اثر نگرانی، بیش از تعداد مرگ و میر آنان در اثر کار است زیرا مردم بیشتر از کار کردن، به نگرانی‏های خود دل مشغولند

دو نیروی متضاد ترس و ایمان همیشه در درون آدمی از یکدیگر متاثر می‏شوند که در نهایت، نیروی ایمان نیروی غالب و پیروز است . افراد بسیاری هستند که به یاری ایمان در مقابله با نگرانی، پیش از آن که از پای در آیند، نجات یافته‏اند . هرگز نباید فراموش کنیم که داروی محرک و نیرو بخشی در اختیار ماست که ایمان نام دارد

هنگامی که از چیزی می‏ترسید، افکار خود را متوجه موانع نکنید، و با آن مواجه شوید و به سختی به آن ضربه بزنید . هر قدر ضربه سخت‏تر باشد موفق‏تر خواهید شد

کسی که از هیچ چیز نترسد و یا با ترس خود مبارزه کند، انسان خارق‏العاده‏ای می‏باشد . خودشناسی، مقدمه خداشناسی است و این حقیقت دارد که ایمان به خدا و نیروی فوق بشری، آدمی را از ترس و نگرانی‏هایی که سال‏ها در وجودش ریشه دوانده، رهایی می‏بخشد . چه خوب بود که از همان آغاز، ایمان قوی داشتیم تا هرگز گرفتار وحشت و هراس نمی‏شدیم

کسی که مایوس نمی‏شود روشنایی دو سر چشمه نور; ایمان و امید را، در زوایای تاریک و ظلمانی مشکلات و مصائب می‏تاباند و در پرتو چنین روشنایی هرگز راه را گم نمی‏کند

چگونگی تحقق خواسته‏ها

برای دست‏یابی به آرزوها و خواسته‏هایتان به قلم و کاغذ پناه ببرید . ابتدا خواسته‏های خود را یکی‏یکی بر روی کاغذ بنویسید، سپس راه‏های دست‏یابی به هر کدام از خواسته‏های خود را یادداشت کنید . پس از آن، هر کدام از راه‏ها را تجزیه و تحلیل کرده، مقدار هزینه‏ها، وقت و ... هر کدام را در نظر بگیرید . به یاد داشته باشید که مهمترین چیزی که باید در نظر بگیرید مشکلات و موانع هر کدام از راه‏هاست . با به کارگیری قدرت ابتکار به راحتی می‏توانید بهترین راه را برای دست‏یابی به آرزوهایتان بیابید . ایده‏ها را جدی بگیرید، خواه عملی باشند یا غیرعملی، زیرا در هر صورت قدرت ابتکار شما را بیشتر می‏کنند . برای پیدا کردن بهترین راه، باید راه‏های بیشتری را در نظر بگیرید

بدانید معجزه فقط در امور ماوراء الطبیعه نیست، بلکه در زندگی عادی و روزمره هم با تعمق و تفکر و کوشش مداوم، می‏توان معجزه کرد . همواره در خود، به دنبال قدرت خلاقه‏ای باشید که در زوایای وجودتان پنهان شده و کشف نگردیده است . خود را به حرکت‏بر انگیزید و نگذارید هیچ‏کس و هیچ‏چیز ناامیدتان کند

باز هم تکرار می‏کنیم همواره به خاطر داشته باشید که خواستن، توانستن است

تمام منابع پیشرفت‏شما در مغز شما وجود دارد

تمام انگیزه‏های لازم برای شادمانی و تعالی در زوایای مغز شما نهفته است . مغز شما پر از اندیشه‏های کارآمدی است که هر وقت ‏بخواهید، می‏توانید از آن بهره بگیرید . آرام باشید و کمی فکر کنید . راهکارهای زیادی در ذهن شماست، شجاع باشید و شروع کنید . این فرمول را فراموش نکنید که به خود اعتماد کنید، به توانایی و خلاقیت‏خود ایمان داشته باشید و شجاع باشید

وقتی از توانایی مغز آدمی سخن می‏گوییم، منظور ما صرفا ماده‏ای که در جمجمه قرار گرفته نیست، درون این ماده، اثری از قدرت خداوند نهفته است . هر گاه اراده کنیم و از تفکر خود کمک بگیریم، در واقع جزئی از قدرت خداوند را به‏کار گرفته‏ایم، و در واقع شکر نعمتی را که او به ما داده به‏جا آورده‏ایم، با چنین قدرتی دیگر از هیچ مشکلی نباید بیم داشته باشیم

رمز توانایی مقابله با بحران‏ها; ایمان و اندیشه‏های توان افزایی است که گنجینه آن در وجود آدمی پنهان است، بنابراین بسیار مهم است که مغز خود را از افکار تیره ناباوری و منفی‏بافی، خالی نگه داریم

با تفکر منطقی، همواره باید از نفوذ خیالات یاس‏آور به ذهنمان جلوگیری کنیم

فوق العاده باشیم

اگر هر کدام از ما، از منابع غنی و سرشار و قدرت‏های نهفته در مغز و وجودمان آگاه شویم، به کارهای خارق‏العاده‏ای دست می‏یابیم که در بدو امر، باور کردنی نیست . آن که خود را حقیر می‏شمارد، حقیرانه هم می‏اندیشد، ایده‏هایش حقیرانه است و مغزش به تحجر می‏گراید . اما آن که خود را دست کم نمی‏گیرد و به بزرگی خویش می‏اندیشد، توانایی‏اش روز افزون می‏گردد

شجاعت، لازمه پیشرفت است; شجاعت، انگیزه تفکر منطقی است . باشجاعت‏به پیش رفتن، نیروهای بسیاری را از هر سو به کمک ما می‏خواند

راستی، چه قدرت عظیمی در خودباوری، نهفته است; در ایمان به توانایی خویش و این که هر کاری را اراده کنیم، توانستن آن قطعی است



http://abshenasi.files.wordpress.com/2008/07/man_cut_in_half_1_sfw.jpg

داستانی در مدیریت زمان

http://www.getentrepreneurial.com/images/time%20management.jpg


يك كارشناس مديريت زمان كه در حال صحبت براي عده اي از دانشجويان رشته بازرگاني بود ، براي تفهيم موضوع، مثالي به كار برد كه دانشجويان هيچ وقت آن را فراموش نخواهند كرد.

او همان طور كه روبروي اين گروه از دانشجويان ممتاز نشسته بود گفت : بسيار خوب ، ديگر وقت امتحان است!

سپس يك كوزه سنگي دهان گشاد را از زير ميز بيرون آورد و آن را روي ميز گذاشت . پس از آن حدود دوازده عدد قلوه سنگ كه هر كدام به اندازه يك مشت بود را يك به يك و با دقت درون كوزه چيد. وقتي كوزه پر شد و ديگر هيچ سنگي در آن جا نمي گرفت از دانشجويان پرسيد : آيا كوزه پر است؟ همه با هم گقتند: بله . او گفت : واقعاً؟

سپس يك سطل شن از زير ميزش بيرون آورد. مقداري از شن ها را روي سنگ هاي داخل كوزه ريخت و كوزه را تكان داد تا دانه هاي شن خود را در فضاهاي خالي بين سنگ ها جاي دهند. بار ديگر پرسيد : آيا كوزه پر است؟

اين بار كلاس از او جلوتر بود، يكي از دانشجويان پاسخ داد : احتمالاً نه او گفت : خوب است و سپس يك سطل ماسه از زير ميز بيرون آورد و ماسه ها را داخل كوزه ريخت، ماسه ها در فضاهاي خالي بين سنگ ها و دانه هاي شن جاي گرفتند .

او يك بار ديگر همان سوال را تكرار كرد : آيا اين كوزه پر است؟ همه كلاس فرياد زدند نه .

او بار ديگر گفت: خوب است در اين موقع يك پارچ آب از زير ميز بيرون آورد و شروع به ريختن آب در داخل كوزه كرد تا وقتي كه كوزه لب به لب پر شد .

سپس رو به كلاس كرد و پرسيد چه كسي مي تواند بگويد نكته اين مثال در چه بود ؟

يكي از دانشجويان مشتاق دستش را بلند كرد و گفت : اين مثال مي خواهد به ما بگويد كه برنامه زماني ما هر قدر هم كه پر و فشرده باشد ، اگر واقعاً سخت تلاش كنيم هميشه مي توانيم كارهاي بيشتري در آن بگنجانيم .

استاد پاسخ داد :

نه ! نكته اين نيست، حقيقتي كه اين مثال به ما مي آموزد اين است كه اگر سنگ هاي بزرگ را اول نگذاريد، هيچ وقت فرصت پرداختن به آن ها را نخواهيد يافت.

سنگ هاي بزرگ زندگي شما كدام ها هستند؟ فرزندانتان ، محبوبتان، تحصيلتان، روياهايتان ، انگيزه هاي با ارزش ، آموختن به ديگران، انجام كارهايي كه به آن عشق مي ورزيد، زماني براي خودتان، سلامتي تان و ….

به ياد داشته باشيد كه ابتدا اين سنگ هاي بزرگ را بگذاريد،در غير اين صورت هيچ گاه به آن ها دست نخواهيد يافت. اگر با كارهاي كوچك ( شن و ماسه ) خود را خسته كنيد، زندگي خود را با كارهاي كوچكي كه اهميت زيادي ندارند پر مي كنيد و هيچ گاه وقت كافي و مفيد براي كارهاي بزرگ و مهم ( سنگ هاي بزرگ ) نخواهيد داشت.

پس امشب يا فردا صبح ، هنگامي كه به اين داستان كوتاه فكر مي كنيد، اين سوال را از خود بپرسيد : سنگ هاي بزرگ زندگي من كدام اند؟ آنگاه، اول آنها را در كوزه خود بگذاريد.


http://www.fortunewatch.com/wp-content/uploads/2007/05/lifestyle.jpg

برای هر روز از قبل برنامه ریزی کنید

http://www.fasleno.com/UserFiles/w14/SOCIAL%20PLANNING%201.jpg


اولین و مهمترین کاری که باید برای انجام هر کار بزرگ انجام دهیم این است که آن هدف مشخص را به قسمتهای مختلف ( اهداف کوچکتر ) تقسیم کنیم تا بتوانیم با برنامه ریزی صحیح به آن هدف نهایی برسیم. باید توجه داشت که :فکر کردن و برنامه ریزی کردن به خودی خود توانایی های ذهنی شما را شکوفا می کندو انرژی های جسمی شما را افزایش میدهد یکی از بزرگان می گوید : وارد عمل شدن بدون برنامه ریزی باعث همه شکستهاست. اساسی ترین اهداف شما در کار :در برابر نیروهای جسمی ، عاطفی و ذهنی که به کار می گیرید بیشترین بازده ها را بدست آورید.


خبر خوب:


هر دقیقه وقتی که صرف برنامه ریزی می کنید معادل ۱۰ دقیقه وقت در حین انجام کار صرفه جوئی می شود.

هر روز برنامه ریزی روزانه ۱۰-۱۲ دقیقه وقت می خواهد و با این فرمول ۱۰۰-۱۲۰ دقیقه صرفه جوئی در وقت می شود.

فرمول معروفی به نام ۶ پی می گوید:

ـ برنامه ریزی قبلی مناسب مانع عملکرد ضعیف می شود.

ـ برنامه ریزی در کردن در زمان خیلی ساده است تنها به دو چیز نیاز دارد : کاغذ و خودکار

ـ اولین اقدام برای این کار : لیست کردن تمام کارها بر اساس لیست انجام شود وقتی کار جدیدی پیش می آید قبل از ـ انجام آن به لیست لضافه کنید.

ـ از همان روز اول که انجام کارها بر اساس لیست انجام میدهید (الببته برای همیشه ) بازدهی شما ۲۵ درصد افزایش پیدا می کند. لیست کارهای روز بعد را شب قبل تهیه کنید و لبت بعد از اتمام کارهای روزانه تهیه کنید.


ترتیب نوشتن کارها :


ـ ابتدا کارهاای عقب مانده روز قبل و سپس کارهایی که باید روز بعد انجام دهید وارد کنید.

نوشتن کارهای روز بعد از شب قبل= فعال شدن ذهن ناخودآگاه شما در هنگام خواب . اغلب مواقع هنگامی که از خواب بیدار می شوید ایده هایی دارید که با استفتده از آنها می توانید کارهایتان را بهتر و سریعتر انجام دهید.

ـ دوم: شما به یک لیست ماهیانه نیاز دارید که در آن اهدافی که باید در طول یک ماه به آها بپردازید را یادداشت کنید.

ـ سوم :یک لیست هفتگی هم باید داشته باشید که در آن تمامی کارها و اهداف هفته آینده در آن ثبت شده باشد و آن کارها را باید از لیست مااهیانه برداشت نمائید.

این شیوه زمتنبندی به دلیل اینکه نظام مند است به شما کمک می کند که بهروری شما در انجام کارها به صورت چشمگیری افزایش یابد.

در آخر کارها و وظایف روزانه را تنظیم می کنیم که از لیستهای ماهیانه و هفتگی ما برداشته می شود.

در کنار هر کاری که در طول روز و بر طبق لیست انجام می دهید یک علامت تیک بگذارید با این کار و با دیدن کارهایی که انجام شده است اعتماد به نفس و عزت به نفس شما افزایش می یابد و شما تمام کارها را با اعتماد به نفس قویتری پیش خواهید رفت.


و حالا تمرین عملی:


از همین امروز تهیه برنامه روزانه ، هفتگی و ماهیانه را شروع کنید. یک دفترچه یا یک برگ کاغذ بردارید و همه کارهایی را که باید در بیست وچهار ساعت آینده انجام دهید یادداشت کنید. اگر ایده جدیدی در آینده به ذهنتان می رسد ، آنها را هم به لیست اضافه کنید یادتان باشد که تمام پروژه ها را بنویسید و زمان را برای آنها تعیین کنید و آنها را اولویت بندی نمائید.

روی کاغذ فکر کنید ! همیشه از روی لیست کار کنید. به این ترتیب حتی خودتان نیز متحیر خواهید شد که چقدر کارایی شما افزایش یافته است .


http://churchcrunch.com/wp-content/uploads/2009/01/scheduler.jpg



كتاب: برنامه ريزي هدفمند (محمد رضا خداياري)

چطور صبح ها زود از خواب برخیزیم؟

http://i.ehow.com/images/GlobalPhoto/Articles/4666070/wakeup-main_Full.jpg

برای بسیاری از ما تاکنون زیاد پیش آمده که در حال حاضر اجباری برای زود
بیدار شدن نداریم ولی برای پیگیری اهدافمون به عنوان مثال برای مطالعه و
کسب آمادگی برای یک آزمون در خونه هستیم و نیاز داریم صب ها زود بیدار
بشیم ولی نمی تونیم. ساعت بارها و بارها زنگ می زنه و ما با کلافگی و
ناراحتی اونو می خوابونیم و خودمون بیشتر و بیشتر می خوابیم.
شما فک می کنید چطور می توانیم اراده و انگیزه ی لازم رو برای سحرخیزی
پیدا کنیم؟

به نظر من برای اینکه بتونیم صبح ها راحت بیدار شیم باید خواب کافی
یعنی بین 6 تا 8 ساعت داشته باشیم. ولی با این وجود باز هم زود بیدار شدن
سخته :( اما به هر حال هر کاری که عادت شود انجامش راحت می شه. کافیه که اراده کنیم برای یک ماه هر روز سر یک ساعت خاص بیدار شیم.چون هر
خواستی با یک ماه ممارست به عادت تبدیل می شه. و مسلما تنها روز های اول
هستن که سخت می گذره به تدریج و به زودی دشواری اون از بین میره.

بااین وجود صب ها تمایل زیادی داریم به خوابیدن مثلا خواب هامون ناتموم موندن و ما واقعا مشتاقیم که بدونیم آخرش چی میشه؟!
به هر حال به نظرمن یه راه برای اینکه بتونیم به این وضعیت غلبه کنیم اینه که یه رادیو بذاریم کنار تخت خوابمون و وقتی که ساعتو خوابوندیم(!) رادیو رو روشن کنیم و صداش به اندازه کافی بلند و واضح باشه.این باعث میشه که کم کم هوشیارتر بشیم و خواب از سرمون بپره.
یه چیز دیگه هم که به بیدار شدنمون کمک میکنه اینه که یه لیوان آب هم دم دستمون باشه تا صب هم دو سه قلپ ازش بخوریم همم اینکه یه مقدار به صورتمون بزنیم تا هوشیار بشیم

برای رفع کسالت و خواب آلودگی پس از بیداری به نظر من ورزش بهترین گزینه
ممکنه. برای خودتون آهنگ پخش کنید و حرکتهای ورزشی را که بلدید انجام
بدید.
می تونید زمان پخش برنامه ورزش صبحگاهی تلویزیون را پیدا کنید و چند
دقیقه زود تر از آن بیدار شید که بتونید همراه با آن ورزش کنید مطمئن
باشید با این کار انرژی خوبی در ابتدای روز بدست خواهید آورد

همون طور که همه میدونین نوشیدن یه فنجون قهوه هم میتونه به رفع خواب آلودگی و ایجاد تمرکز بیشتر کمک کنه فقط یه مشکل کوچولو ایجاد میکنه که باید حواستون بهش باشه چون خیلی مدره! :)

ن

http://www.freefoto.com/images/09/04/09_04_51---Breakfast-Coffee-and-Toast_web.jpg